کد مطلب:276449 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:102

نعمت های آن حضرت
در بخش سوم كتاب معلوم شد كه آنچه از نعمت ها كه بندگان در آن غوطه ورند از نعمت های ظاهری و باطنی همه به بركت وجود شریف حضرت حجّت علیه السلام است، و این امر از عظیم ترین چیزهایی است كه موجب دعا كردن برای آن حضرت است، توضیح بیشتری در بخش پنجم ان شاء اللَّه خواهد آمد.

دلیل بر آن - اضافه بر آنچه قبلاً اشاره شد - روایتی است كه در البرهان در تفسیر آیه شریفه: «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ»؛ [1] آن گاه در آن روز از آن نعمت [ویژه] بازپرسی می شوید.

از حضرت ابی عبد اللَّه صادق علیه السلام آمده كه فرمود: این امّت، از نعمت هایی بازخواست می شود كه خدا به واسطه پیامبر و اهل بیتش به ایشان ارزانی داشته است. [2] و نیز از آن حضرت است كه درباره آیه مباركه: «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ»؛ آن گاه در آن روز از آن نعمت [ویژه] بازپرسی می شوید. فرمود: آن نعیم (=نعمت : نعمت خاص) ما هستیم. [3] .

شبیه همین روایت از امیر المؤمنین علیه السلام نقل شده است.

و از ابوخالد كابلی است كه گفت: بر حضرت محمد بن علی علیهما السلام وارد شدم، غذایی برایم آورد كه از آن خوشمزه تر نخورده بودم. به من فرمود: ای ابوخالد! غذای ما را چگونه دیدی؟ عرض كردم: فدایت شوم چه خوشمزه است، ولی من آیه ای از كتاب خدا یادم افتاد. خشمگین شد و پرسید كدام آیه؟ عرض كردم: «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ». فرمود: واللَّه از این غذا هرگز سؤال نمی شوی. سپس خندید تا این كه دندان هایش آشكار شد و فرمود: آیا می دانی نعیم چیست؟ عرضه داشتم: نه. فرمود: ما نعیم هستیم. [4] و اخبار در این باره زیاد است كه در البرهان و غیر آن مذكور است.



[ صفحه 370]



اگر بگویند: در بعضی از روایات، نعیم به امنیّت و صحّت و رطب و آب سرد تقسیر شده، چگونه می شود بین این روایات جمع كرد؟

می گویم: منافاتی بین این روایات نیست، زیرا كه امامان علیهم السلام در هر حدیث بعضی از مصادیق نعیم را بیان كرده اند، و این دلالت ندارد بر منحصر بودن نعیم در آنچه ذكر شده. و شاهد بر این معنی روایتی است كه در البرهان از امام صادق علیه السلام در حدیثی آمده كه فرمود: ما از نعیم هستیم.

البته وجود امام علیه السلام عظیم ترین نعمت های الهی است، زیرا كه اصل سایر نعمت های ظاهری و باطنی است، از این جا است كه در روایات آمده كه همه مردم روز قیامت درباره نعیم مورد سؤال قرار می گیرند. [5] .

امّا غذای خوشمزه و آب سرد و امثال این ها را خداوند متعال از بنده مؤمن خود نمی پرسد - چنان كه در چند روایت آمده - خلاصه این كه همه افراد از این نعمت عظیم یعنی پیغمبر و امامان علیهم السلام سؤال می شوند، هر كه شكرانه این نعمت عظیم را بجای آورده باشد و از پیروان و دوستان معصومین علیهم السلام بوده است، از رستگاران خواهد بود، و از نعمت های دیگر سؤال نمی گردد.

امّا اگر از مخالفین و كافرین باشد از همه نعمت ها - كوچك و بزرگ - از او سؤال می شود او را كاملاً پای حساب خواهند كشید، كه گاهی به عنوان (سوء الحساب) از آن تعبیر می گردد.

و با این بیان بین روایاتی كه ظاهرشان با هم متعارض است می توان جمع كرد، كه بعضی از روایات دلالت دارد كه خداوند متعال برتر از آن است كه بنده اش را بر آنچه از غذا و آشامیدنی و امثال این ها به او انعام كرده پای حساب بكشد، ولی در روایات دیگری آمده كه در خلال دنیا حساب هست.

توضیح این معنی چنین است كه تحقق حساب روز قیامت حق است و قرآن مجید بر آن دلالت دارد، ولی مردم بر چند دسته هستند:

1 - عدّه ای به كلّی از حساب معاف می باشند، و این با آیات قرآن راجع به حسابرسی قیامت منافاتی ندارد، زیرا كه آیات مطلق هستند و می شود آن ها را تخصیص و تقیید زد.



[ صفحه 371]



چنان كه در تفسیر قمی از امام صادق علیه السلام روایت است كه فرمود: هر امّتی را امام زمانش محاسبه می كند، امامان، دوستان و دشمنانشان را از صورتشان می شناسند، و همین است فرموده خدای تعالی: «وَعَلَی الأَعْرافِ رِجالٌ»؛ [6] و بر فراز اعراف مردانی هستند كه ائمه اند. «یَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِیماهُمْ»؛ [7] هر یك را از چهره هایشان می شناسند. نامه های دوستانشان را به دست راستشان می دهند، پس بدون حساب به سوی بهشت می روند، و نامه اعمال دشمنانشان را به دست چپشان می دهند، پس بدون حساب راهی جهنم می شوند. [8] .

و در همان كتاب از حضرت ابوجعفر باقرعلیه السلام درباره آیه مباركه: «لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا الحُسْنی وَزِیادَةُ»؛ [9] برای آنان كه نیكی نمودند بهترین پاداش (حُسنی) و زیاده بر آن است. فرمود: حُسنی بهشت است و زیاده دنیا است، كه هرچه خداوند در دنیا به ایشان می دهد در آخرت به خاطر آن ها پای حساب نمی كشد. [10] .

مثل همین روایت را در بحار از امیر المؤمنین علیه السلام روایت كرده است.

این دسته همان مؤمنین هستند كه نعمت های خداوند را در راه سخط و غضب او صرف نكرده اند،



[ صفحه 372]



شاهد بر آن كلمه (أَحْسَنُوا) در آیه مباركه است. این ها شكرانه نعمت امام را بجای آورده و حق ولایت را رعایت كرده اند.

2 - دسته دوم آن هایی هستند كه محاسبه می شوند ولی خداوند آنان را عفو می كند و گناهانشان را می بخشد، و از ایشان به طوری حساب می كشد كه احدی از خلایق مطلع نگردد، یا امام زمان آن ها ایشان را آن طور محاسبه می نماید. این دسته مؤمنانی هستند كه نعمت عظمای ولایت را شناخته اند ولی نعمت های دیگر الهی یا بعضی از آن ها را در راه غضب و ناخشنودی خداوند صرف كرده اند كه این ها را خداوند پای حساب می كشد ولی سرانجام آنان را عفو می كند.

شاهد بر این روایتی است كه در مجلد سوم بحار از امالی شیخ صدوق منقول است كه به سند خود از امام صادق علیه السلام آورده كه فرمود: چون روز قیامت شود دو بنده مؤمن را كه هر دو اهل بهشت هستند برای حسابی نگاه می دارند، یكی در دنیا فقیر بوده و دیگری غنی. فقیر می گوید: پروردگارا! من برای چه بایستم؟ من متصدّی مقامی نبوده ام كه به عدل یا ستم رفتار كرده باشم، و ثروتی هم به من نداده بودی كه از ادای حق آن بپرسی، روزی ام به مقدار كفایت بوده چنان كه خود می دانی و مقدّر كرده بودی. پس خداوند - جلّ جلاله - می فرماید: بنده من راست گفت، او را رها كنید تا به بهشت رود.

دیگری می ماند تا این كه آن قدر عرق از او می ریزد كه اگر چهل شتر از آن بخورند كفایت می كند، سپس داخل بهشت می شود، آن فقیر از او می پرسد: چه چیزی تو را بازداشت؟ جواب می دهد: طول حساب، پیوسته چیزی پیش می كشیدند تا این كه آمرزیده می شدم، سپس از چیز دیگری سؤال می شدم تا این كه خداوند - عزّوجلّ - مرا در رحمت خود غوطه ور ساخت و به توبه كنندگان ملحق نمود. تو كیستی؟ می گوید: من همان فقیری هستم كه با تو پای حساب بودم. می گوید: در این مدّت، نعمت، تو را عوض كرده كه تو را نشناختم. [11] .

و در همان كتاب از امالی شیخ طوسی از حضرت ابوجعفر باقرعلیه السلام درباره آیه شریفه: «فَأُولئِكَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئآتِهِمْ حَسَناتٍ وَكانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً»؛ [12] آن هایند كه خداوند زشتی های آنان را به زیبایی بدل كند، و خداوند بسیار آمرزنده مهربان است. فرمود: مؤمن گنهكار را روز قیامت می آورند تا در جایگاه حساب نگاه می دارند. پس خداوند متعال خود متصدّی حساب او می شود و احدی از مردم را از گناهانش مطلع نمی سازد، و گناهانش را به او توجه می دهد تا این كه گناهانش را اقرار می كند. آن گاه خداوند - عزّوجلّ - به نویسندگان می فرماید: آن ها را به حسنه تبدیل كنید و برای مردم آشكار سازید كه مردم می گویند: این بنده یك گناه هم نداشته، پس خداوند امر می كند او را به بهشت ببرند. این



[ صفحه 373]



است تأویل آیه، و آن برای خصوص گناهكاران از شیعیان ما است.

در همان كتاب از عیون اخبار الرضاعلیه السلام به سند خود از ابراهیم بن عباس صولی روایت است كه گفت: روزی در خدمت علی بن موسی الرضاعلیه السلام بودیم، فرمود: در دنیا نعمت حقیقی نیست. یكی از فقها كه حاضر بود گفت: خداوند - عزّوجلّ - می فرماید: «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ». مگر نه این نعیم در دنیا هست كه آب خنك باشد؟ حضرت رضاعلیه السلام در حالی كه صدای خود را بلند كرده بود فرمود: شما چنین تفسیر كرده اید، و به اقسام مختلف نعیم را معنی می نمایید. عده ای گفته اند: آب سرد است. دیگران گفته اند: غذای خوب است، برخی دیگر گفته اند: خواب خوش است و به درستی كه پدرم از پدرش ابوعبد اللَّه علیه السلام برایم نقل كرد كه این اقوال شما درباره این آیه: ««ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ»، [13] نزد او ذكر شد، خشمگین گشت و فرمود: خداوند - عزّوجلّ - از آنچه بر بندگانش تفضل و عنایت فرموده سؤال نمی كند و منّت نمی گذارد، منّت گذاری از خلایق قبیح است چگونه به خالق چیزی نسبت داده شود كه برای بندگانش نمی پذیرد؟ ولی نعیم محبّت و ولایت ما اهل البیت می باشد، خداوند بعد از توحید و نبوّت از آن می پرسد، زیرا كه اگر بنده، حقّ آن را درست ادا كند او را به نعیم بهشت كه همیشگی است می رساند. و به تحقیق كه پدرم از پدرش از محمد بن علی از پدرش علی بن الحسین از پدرش حسین بن علی از پدرش علی علیهم السلام برایم حدیث كرد كه گفت: رسول خداصلی الله علیه وآله فرمود: یا علی! اولین چیزی كه هر بنده پس از مرگش از آن سؤال می شود شهادت به «لا إله إلاّ اللَّه ومحمد رسول اللَّه» است و این كه تو ولیّ مؤمنین هستی، بدین جهت كه خداوند آن ولایت را برای تو قرار داده و من آن را برای تو قرار دادم، پس هر بنده ای كه به آن اقرار كند و معتقد به آن باشد، به آن نعیمی كه همیشگی است خواهد رسید. [14] .

و در تفسیر البرهان از امام صادق علیه السلام است كه فرمود: خداوند تبارك و تعالی هرگاه بخواهد مؤمن را محاسبه نماید پرونده اش را به دست راستش می دهد و بین خودش و او محاسبه اش می نماید و می گوید: بنده من! تو چنین و چنان كردی و این طور و آن طور عمل



[ صفحه 374]



نمودی؟ عرضه می دارد: آری، پروردگارا این كارها را كرده ام، پس خداوند می فرماید: تو را آمرزیدم و آن گناهان را به حسنات عوض كردم.... [15] .

3 - دسته سوم آن هایی هستند كه از امام، آنچه بر آن ها نعمت داده شده - بزرگ یا كوچك - حتی رطب و آب سرد و امثال این ها از ایشان سؤال می شود، چنان كه از امیر المؤمنین علیه السلام در روایتی آمده كه: مورد آمرزش و گذشت قرار نمی گیرند، این ها كسانی هستند كه در ادای شكر آن نعمت عظیم كه ولایت امام و وجود او است خداوند متعال را اجابت نكرده اند، خداوند - عزّوجلّ - در سوره رعد می فرماید: «لِلَّذِینَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمُ الحُسْنی وَالَّذِینَ لَمْ یَسْتَجِیبُوا لَهُ لَوْ أَنَّ لَهُمْ ما فِی الأَرْضِ جَمِیعاً وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَأَفْتَدَوْا بِهِ أُولئِكَ لَهُمْ سُوءُ الحِسابِ وَمَأْویهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ المِهادُ»؛ [16] برای آنان كه دعوت پروردگارشان را اجابت كردند بهترین پاداش است، و آنان كه اجابت نكنند اگر مالك همه زمین و یك برابر آن باشند، و بخواهند فدیه دهند تا از گرفتاری حساب در امان بمانند [فایده ندارد] آنان را حسابرسی سخت است و جایگاهشان جهنم كه بد جایگاهی است.

و در بحار از عیّاشی به سند خود از امام صادق علیه السلام درباره: «وَیَخافُونَ سُوءَ الحِسابِ» [17] فرمود: یعنی دقت و فراگیری كه گناهان را علیه آنان حساب كنند ولی حسنات را برای آنان به شمار نیاورند. [18] .

می گویم: این به خاطر كفر آن ها به نعمت عظیم الهی است، نعمتی كه سبب قبولی حسنات است.

4 - دسته چهارم: آن هایی هستند كه حضرت سید الساجدین علیه السلام در خطبه روز جمعه درباره آن ها چنین فرمود: و بدانید كه اهل شرك برایشان ترازوها نصب نمی گردد، و پرونده ها برایشان گشوده نمی شود بلكه دسته جمعی به سوی جهنم محشور می گردند.... [19] .

و هر كس در اخبار، درست تتبّع و تحقیق كند، این بررسی را خواهد پذیرفت.



[ صفحه 375]



ما در این جا مطلب را - با این كه از بحث ما بیرون بود - به تفصیل آوردیم، باشد كه شكرانه بعضی نعمت های آن حضرت را بجای آورده باشیم. البته نعمت های آن حضرت - صلوات اللَّه علیه - در زمان ظهورش ویژگی خاصی دارد، چنان كه اخباری در این باره وارد شده است، از جمله: در بحار از پیغمبر اكرم صلی الله علیه وآله منقول است كه فرمود: امت من در زمان مهدی به نعمتی متنعم خواهند شد كه هیچ گاه به مثل آن متنعم نگشته اند، آسمان باران رحمتش را بر آن ها می بارد و زمین هیچ گیاهی را رها نمی كند مگر این كه آن را برآورد. [20] .

و نیز در آن كتاب ضمن حدیث مفضّل بن عمر از امام صادق علیه السلام آمده كه فرمود:... مهدی به كوفه باز خواهد گشت، آسمان در آن جا ملخ های زرین خواهد بارید - چنان كه خداوند در بنی اسرائیل بر ایّوب بارید - و بر اصحابش گنجینه های زمین را از طلا و جواهرات و... تقسیم خواهد كرد. [21] .


[1] سوره تكاثر، آيه 9.

[2] تفسير البرهان: 502:4.

[3] تفسير البرهان: 503:4.

[4] تفسير البرهان: 503:4.

[5] غاية المرام: 258.

[6] سوره اعراف، آيه 46.

[7] سوره اعرفا، آيه 46.

[8] تفسير القمي: 694.

[9] سوره يونس، آيه 26.

[10] تفسير القمي: 311:1.

[11] بحار الانوار: 259:7.

[12] سوره فرقان، آيه 70.

[13] سوره تكاثر، آيه 7.

[14] بحار الانوار: 272:7.

[15] تفسير البرهان: 175:3.

[16] سوره رعد، آيه 18.

[17] سوره رعد، آيه 21.

[18] بحار الانوار: 266:7.

[19] روضه كافي: 75.

[20] بحار الانوار: 83:51.

[21] بحار الانوار: 34:53.